>> مهندس ميرحسين موسوي: سال 1389 سال صبر و استقامت بر اهداف جنبش سبزاست ((غیرخودی ها)) مهندس موسوی: هر وبلاگی که بسته می شود ده ها وبلاگ دیگر برای دفاع حقوق مردم باید راه اندازی شود ((غیر خودی ها)) مهندس میرحسین موسوی: برای تامین منافع ملی و رسیدن به جامعه‌ای مطلوب، چاره‌ای جز استمرار این مسیر و تداوم جنبش سبز نداریم

۱۳۸۸ اسفند ۲۵, سه‌شنبه

برای رسیدن به آزادی - راهپیمایی ما و آنها - ایران کشور عجیبیه

برای رسیدن به آزادی
شانرده آذر” به “انقلاب” ختم می‌شود. ادامه‌ی “انقلاب” به “آزادی” می‌رسد. اما تا رسیدن به خود تندیس آزادی باید همچنان ادامه داد. “جمهوری اسلامی” با “آزادی” فاصله دارد. در حالیکه در ظاهر با هم در یک امتداد هستند اما فاصله مطمئنی با هم دارند. “جمهوری اسلامی” با رسیدن به “رودکی” تمام می‌شود اما “آزادی” همچنان ادامه دارد. انگار که “جمهوری اسلامی” تمام توانش در همراهی با “آزادی” تا همان “رودکی” بوده است.

“ملت” خیابان کوتاهی است که با رسیدن به “جمهوری اسلامی” پایان می‌پذیرد.
سفارت انگلیس هم در “جمهوری اسلامی” قرار دارد. سفارت روسیه با اینکه در “نوفل لوشاتو” قرار دارد اما آن هم به “جمهوری اسلامی” نزدیک است.

اگر از “انقلاب” به “آزادی” و “جمهوری اسلامی” بخواهید بروید، مسیرها در تضاد با یکدیگر هستند. برای رسیدن به “آزادی” باید “انقلاب” را ادامه داد و برای رسیدن به “جمهوری اسلامی” باید از “آزادی” و “انقلاب” فاصله گرفته و “انقلاب” را رو به پایین رفت.

خیابان “ایران” هم خیابانی است که فقط عده‌ای خاص با عقایدی خاص‌تر در آن جای دارند.
“پاسداران” همان “سلطنت آباد” سابق است. فقط اسمش عوض شده. جهت همان جهت و شیب همان شیب است.
خیابان “نبرد” به “پیروزی” می‌رسد.
و برای رسیدن به “فرجام” از “هنگام” باید رفت
_______________________________________________________

وقتی ما راهپیمایی می کنیم و وقتی آنها راهپیمایی می کنند !

1- وقتی "ما" راهپیمایی میکنیم:
به دلایل نامعلومی تمام خطوط تلفنهای همراه و پیام کوتاه و اینترنت تا چند روز قطع میشود
وقتی "آنها" راهپیمایی میکنند:
نه تنها موبایلها همه جا آنتن دارند بلکه 7 شبکه ی تلویزیون حکومتی از 7 سوراخ مبارک حضار به مدت 70 ساعت تصویر پخش میکنند!
2- وقتی "ما" راهپیمایی میکنیم:
حتما باید راهپیمایی مجوزی داشته باشد که ششصد ارگان حکومتی تایید کرده باشد

وقتی "آنها" راهپیمایی میکنند:
نه تنها نیازی به هیچ مجوزی نیست بلکه یکشبه به همه ارگانهای حکومتی بخشنامه میشود به کسانی که میروند راهپیمایی حق ماموریت و غیره و ذالک داده شود!

3- وقتی "ما" راهپیمایی میکنیم:
همه ارازل و اوباش شهر جمع آوری میشوند و باتوم و کلاهخود و اسلحه دریافت میکنند و فله ای در لباس نظامی سر هرکوچه ای دیده میشوند

وقتی "آنها" راهپیمایی میکنند:
نه تنها اثری از باتوم و اسلحه دیده نمیشود بلکه در دست همه ساندیس و ساندویچ و موز میبینی!!!

4- وقتی "ما" راهپیمایی میکنیم :
چشم هیچ کس از گاز اشک آور بی نصیب نمیماند و همیشه تیراندازی میشود و بعدا معلوم میشود "افرادی ناشناس" اسلحه داشته اند و راهپیمایان را کشته اند

وقتی "آنها" راهپیمایی میکنند:
نه تنها خون از دماغ کسی نمی آید و کسی گلوله نمیخورد بلکه یکشبه همه آن افراد ناشناس مسلح که کارشان بدنام کردن نظام و شلیک به راهپیمایان است ناپدید میشوند

5 - وقتی "ما" راهپیمایی میکنیم :
از همه رنگ و مدل لباس و چهره و سنی به چشم میخورد

وقتی "آنها" راهپیمایی میکنند:
نمیدانم چرا نه تنها همه رنگها و مدل لباسها و قیافه ها شبیه هم هستند بلکه هزاران پلاکاردی که راهپیمایان در زیر انبوه آنها دیده نمیشوند هم عین همند!

6 - وقتی "ما" راهپیمایی میکنیم :
همه اتوبوسهای شرکت واحد در رفت و آمدند و یا به زور به رفت و آمد درمیایند

وقتی "آنها" راهپیمایی میکنند:
عجیب است که نه تنها همه اتوبوسها به جای پارکینگ شرکت واحد در کنار خیابانها ردیف پارک شده اند بلکه هیچ خودروی دیگری هم حق حرکت ندارد!

7 - وقتی "ما" راهپیمایی میکنیم :
در همان زمان که همه شبکه های خبری ریز و درشت دنیا، تصاویرمیلیونی راهپیمایی کنندگان را که با دوربینهای معمولی یا موبایل ثبت شده نشان میدهند تلویزیون حکومتی در حال پخش سریال جومونگ و فیلم خر پرنده و فوتبال و... است

وقتی "آنها" راهپیمایی میکنند:
نه تنها هیچ سریال و فیلم و فوتبالی اجازه ی پخش ندارد بلکه تصاویر هوایی که با هلیکوپتر گرفته شده در زوایای مختلف از همه شبکه تلویزیونشان پخش میشود

من که کاملا شیرفهم شدم که چرا راهپیمایی ما " دیگرجوش" است و راهپیمایی آنها "خودجوش"!!!

شما چطور؟!

نقلی بود از دیگران
____________________________________________________________

ایران کشوره عجیبیه
ایران کشور عجیبیه، می پرسید چرا؟
به این دلیل که:
 ایران تنها کشوری است که در دانشگاه آن نماز می خوانند و در مصلی آن کتاب می فروشند.

ایران تنها کشوری است که در آن سیاستمداران کار اقتصادی می کنند، شرکتهای اقتصادی کار سیاسی می کنند و نیروهای نظامی کار تولیدی می کنند.

یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت و یکی از بزرگترین واردکنندگان بنزین هستیم. با اسرائیل دشمن هستیم، اما نزدیکترین 

دوستمان، رئیس جمهور ونزوئلا با چند میلیارد دلار قرار داد نظامی، یکی از نزدیکترین دوستان اسرائیل به شمار می آید!؟

برای مسلمانان لبنان خودمان را هلاک می کنیم، پول می فرستیم و دعا می کنیم، اما هیچ خبری از مسلمانان چچن نمی گیریم.

از هر 1000 مفسد اقتصادی یکی و از هر 1000 فعال سیاسی 999 نفر در زندان داریم.

در همه جای دنیا آثار باستانی را از زیر آب در می آروند، در ایران می برند زیر آب !؟

در ایران دانشجوها توی کتابخانه آشنا می شوند، در پارک درس می خوانند، سر کلاس می خوابند!؟

اینجا همه خودشان را فوق العاده جدی می دانند اما همه همدیگر را مسخره می کنند.

در همه جای دنیا هر وقت سرو کله پلیس پیدا می شود ترافیک حل می شود ولی در ایران هر جا که پلیس هست ترافیک هم هست.

کشور عراق نزدیک 1000 میلیارد دلار بابت خسارتهای جنگ به ایران بدهکار است ولی کشور ایران یک میلیارد دلار به عراق کمک بلا عوض می کند!؟

همه جای دنیا در اداره ها کار می کنند در منازل استراحت و در خیابانها تفریح ولی در ایران مردم در ادارات استراحت، در منازل تفریح و در خیابانها کار می کنند.

نقلی از دیگران

۱۳۸۸ اسفند ۱۵, شنبه

در صورت عدم لغو احکام صادره اعدام برای جوانان بی‌گناه : انتفاضه سبز بر پا خواهیم کرد

ندای سبز آزادی




در سابقه هیچ یک از بی‌داد‌گاه‌های اسراییلی آن چه در حکم به اصطلاح دادگاه جمهوری اسلامی آمده هرگز مشاهده نشده است؛ هیچ‌گاه قضات اسراییل هیچ پیر و جوان فلسطینی را برای سنگ اندازی به اعدام محکوم نکردند. در تمام طول انتفاضه چنین چیزی سابقه ندارد. در هیچ دادگاه اسراییلی ارجاع به حکم متحجرترین خاخام‌های صهیونیست برای اعدام جوانان فلسطینی سنگ انداز به چشم نمی‌خورد؛ چنان که قاضی حکومت اسلامی به حکم کسی چون مکارم شیرازی برای اعدام محمد امین ولیان استناد کرده است. ( البته مکارم شیرازی تکذیب کرد که چنین حکمی داده است .)


جمهوری اسلامی همه خطوط را می‌شکند تا در مقام شکنجه و اعدام و و بی عدالتی در جهان رتبه‌ای کسب کند که هیچ کس را در دنیای امروز یارای رقابت با او نیست؛ تبریک به رهبرانش! این خون تشنگی بی استدلال، این سبوعیت بی منطق نظیر ندارد. زمانی که آرش رحمانی‌پور و محمد علی زمانی را بی‌گناه کشتند، گفتند که آن‌ها را به جرم دست داشتن در حوادث پس از انتخابات کشته‌اند. ادعایی که دروغ بودنش از روز بر همگان روشن‌تر بود.


دیری نگذشت که جواد لاریجانی، در مقام نماینده قوه قضاییه به فرنگ رفت و آن‌جا به صراحت گفت که اعدام این دو تن ربطی به حوادث پس از انتخابات ندارد. معلوم شد مهم کشتن بوده است نه دلیل کشتن. معلوم شد کشتن این‌ها برای رفع عطش خون تشنگی رهبران متکبر بوده است و نه برای جلوگیری از این یا آن حادثه. معلوم شد حکم به اصطلاح دادگاه برای خود آقایان هم مضحکه‌ای بیش نیست.

اگر امروز جمهوری اسلامی می‌خواهد با ما آن کند که اسراییل با فلسطینیان نکرد، پس باید منتظر باشد که ما هم با او چنان کنیم که فلسطینیان با اسراییلیان نکرده‌اند.


به امید آن روز.







_________________________________________

پ . ن -  پست بالا روازروی میلی که یکی از دوستانم برام ارسال کرده بود گذاشتم .

به امید پیروزی حق بر باطل


در حقم حق ناشـناسي ميكني



درحقوقم ناسپاسي ميكني



خويشتن را جانشين ذات حق



كردي وكارقياسي ميكني



با سيا ست بازي دين و نماز



عشق را حتي سياسي ميكني



كوي دانشگاه ، ‌اعدام وترور



با جنايت ديپلماسي ميكني



هرقدم جاسوسي ازنااهل ها



پاسدارهمكلاسي ميكني



دست بردي توي جيب ما وبا



فقرمردم خوش لباسي ميكني



دزد ناموسي وبا پيغمبري



نقض قانون اساسي ميكني






۱۳۸۸ اسفند ۲۵, سه‌شنبه

برای رسیدن به آزادی - راهپیمایی ما و آنها - ایران کشور عجیبیه

برای رسیدن به آزادی
شانرده آذر” به “انقلاب” ختم می‌شود. ادامه‌ی “انقلاب” به “آزادی” می‌رسد. اما تا رسیدن به خود تندیس آزادی باید همچنان ادامه داد. “جمهوری اسلامی” با “آزادی” فاصله دارد. در حالیکه در ظاهر با هم در یک امتداد هستند اما فاصله مطمئنی با هم دارند. “جمهوری اسلامی” با رسیدن به “رودکی” تمام می‌شود اما “آزادی” همچنان ادامه دارد. انگار که “جمهوری اسلامی” تمام توانش در همراهی با “آزادی” تا همان “رودکی” بوده است.

“ملت” خیابان کوتاهی است که با رسیدن به “جمهوری اسلامی” پایان می‌پذیرد.
سفارت انگلیس هم در “جمهوری اسلامی” قرار دارد. سفارت روسیه با اینکه در “نوفل لوشاتو” قرار دارد اما آن هم به “جمهوری اسلامی” نزدیک است.

اگر از “انقلاب” به “آزادی” و “جمهوری اسلامی” بخواهید بروید، مسیرها در تضاد با یکدیگر هستند. برای رسیدن به “آزادی” باید “انقلاب” را ادامه داد و برای رسیدن به “جمهوری اسلامی” باید از “آزادی” و “انقلاب” فاصله گرفته و “انقلاب” را رو به پایین رفت.

خیابان “ایران” هم خیابانی است که فقط عده‌ای خاص با عقایدی خاص‌تر در آن جای دارند.
“پاسداران” همان “سلطنت آباد” سابق است. فقط اسمش عوض شده. جهت همان جهت و شیب همان شیب است.
خیابان “نبرد” به “پیروزی” می‌رسد.
و برای رسیدن به “فرجام” از “هنگام” باید رفت
_______________________________________________________

وقتی ما راهپیمایی می کنیم و وقتی آنها راهپیمایی می کنند !

1- وقتی "ما" راهپیمایی میکنیم:
به دلایل نامعلومی تمام خطوط تلفنهای همراه و پیام کوتاه و اینترنت تا چند روز قطع میشود
وقتی "آنها" راهپیمایی میکنند:
نه تنها موبایلها همه جا آنتن دارند بلکه 7 شبکه ی تلویزیون حکومتی از 7 سوراخ مبارک حضار به مدت 70 ساعت تصویر پخش میکنند!
2- وقتی "ما" راهپیمایی میکنیم:
حتما باید راهپیمایی مجوزی داشته باشد که ششصد ارگان حکومتی تایید کرده باشد

وقتی "آنها" راهپیمایی میکنند:
نه تنها نیازی به هیچ مجوزی نیست بلکه یکشبه به همه ارگانهای حکومتی بخشنامه میشود به کسانی که میروند راهپیمایی حق ماموریت و غیره و ذالک داده شود!

3- وقتی "ما" راهپیمایی میکنیم:
همه ارازل و اوباش شهر جمع آوری میشوند و باتوم و کلاهخود و اسلحه دریافت میکنند و فله ای در لباس نظامی سر هرکوچه ای دیده میشوند

وقتی "آنها" راهپیمایی میکنند:
نه تنها اثری از باتوم و اسلحه دیده نمیشود بلکه در دست همه ساندیس و ساندویچ و موز میبینی!!!

4- وقتی "ما" راهپیمایی میکنیم :
چشم هیچ کس از گاز اشک آور بی نصیب نمیماند و همیشه تیراندازی میشود و بعدا معلوم میشود "افرادی ناشناس" اسلحه داشته اند و راهپیمایان را کشته اند

وقتی "آنها" راهپیمایی میکنند:
نه تنها خون از دماغ کسی نمی آید و کسی گلوله نمیخورد بلکه یکشبه همه آن افراد ناشناس مسلح که کارشان بدنام کردن نظام و شلیک به راهپیمایان است ناپدید میشوند

5 - وقتی "ما" راهپیمایی میکنیم :
از همه رنگ و مدل لباس و چهره و سنی به چشم میخورد

وقتی "آنها" راهپیمایی میکنند:
نمیدانم چرا نه تنها همه رنگها و مدل لباسها و قیافه ها شبیه هم هستند بلکه هزاران پلاکاردی که راهپیمایان در زیر انبوه آنها دیده نمیشوند هم عین همند!

6 - وقتی "ما" راهپیمایی میکنیم :
همه اتوبوسهای شرکت واحد در رفت و آمدند و یا به زور به رفت و آمد درمیایند

وقتی "آنها" راهپیمایی میکنند:
عجیب است که نه تنها همه اتوبوسها به جای پارکینگ شرکت واحد در کنار خیابانها ردیف پارک شده اند بلکه هیچ خودروی دیگری هم حق حرکت ندارد!

7 - وقتی "ما" راهپیمایی میکنیم :
در همان زمان که همه شبکه های خبری ریز و درشت دنیا، تصاویرمیلیونی راهپیمایی کنندگان را که با دوربینهای معمولی یا موبایل ثبت شده نشان میدهند تلویزیون حکومتی در حال پخش سریال جومونگ و فیلم خر پرنده و فوتبال و... است

وقتی "آنها" راهپیمایی میکنند:
نه تنها هیچ سریال و فیلم و فوتبالی اجازه ی پخش ندارد بلکه تصاویر هوایی که با هلیکوپتر گرفته شده در زوایای مختلف از همه شبکه تلویزیونشان پخش میشود

من که کاملا شیرفهم شدم که چرا راهپیمایی ما " دیگرجوش" است و راهپیمایی آنها "خودجوش"!!!

شما چطور؟!

نقلی بود از دیگران
____________________________________________________________

ایران کشوره عجیبیه
ایران کشور عجیبیه، می پرسید چرا؟
به این دلیل که:
 ایران تنها کشوری است که در دانشگاه آن نماز می خوانند و در مصلی آن کتاب می فروشند.

ایران تنها کشوری است که در آن سیاستمداران کار اقتصادی می کنند، شرکتهای اقتصادی کار سیاسی می کنند و نیروهای نظامی کار تولیدی می کنند.

یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت و یکی از بزرگترین واردکنندگان بنزین هستیم. با اسرائیل دشمن هستیم، اما نزدیکترین 

دوستمان، رئیس جمهور ونزوئلا با چند میلیارد دلار قرار داد نظامی، یکی از نزدیکترین دوستان اسرائیل به شمار می آید!؟

برای مسلمانان لبنان خودمان را هلاک می کنیم، پول می فرستیم و دعا می کنیم، اما هیچ خبری از مسلمانان چچن نمی گیریم.

از هر 1000 مفسد اقتصادی یکی و از هر 1000 فعال سیاسی 999 نفر در زندان داریم.

در همه جای دنیا آثار باستانی را از زیر آب در می آروند، در ایران می برند زیر آب !؟

در ایران دانشجوها توی کتابخانه آشنا می شوند، در پارک درس می خوانند، سر کلاس می خوابند!؟

اینجا همه خودشان را فوق العاده جدی می دانند اما همه همدیگر را مسخره می کنند.

در همه جای دنیا هر وقت سرو کله پلیس پیدا می شود ترافیک حل می شود ولی در ایران هر جا که پلیس هست ترافیک هم هست.

کشور عراق نزدیک 1000 میلیارد دلار بابت خسارتهای جنگ به ایران بدهکار است ولی کشور ایران یک میلیارد دلار به عراق کمک بلا عوض می کند!؟

همه جای دنیا در اداره ها کار می کنند در منازل استراحت و در خیابانها تفریح ولی در ایران مردم در ادارات استراحت، در منازل تفریح و در خیابانها کار می کنند.

نقلی از دیگران

۱۳۸۸ اسفند ۱۵, شنبه

در صورت عدم لغو احکام صادره اعدام برای جوانان بی‌گناه : انتفاضه سبز بر پا خواهیم کرد

ندای سبز آزادی




در سابقه هیچ یک از بی‌داد‌گاه‌های اسراییلی آن چه در حکم به اصطلاح دادگاه جمهوری اسلامی آمده هرگز مشاهده نشده است؛ هیچ‌گاه قضات اسراییل هیچ پیر و جوان فلسطینی را برای سنگ اندازی به اعدام محکوم نکردند. در تمام طول انتفاضه چنین چیزی سابقه ندارد. در هیچ دادگاه اسراییلی ارجاع به حکم متحجرترین خاخام‌های صهیونیست برای اعدام جوانان فلسطینی سنگ انداز به چشم نمی‌خورد؛ چنان که قاضی حکومت اسلامی به حکم کسی چون مکارم شیرازی برای اعدام محمد امین ولیان استناد کرده است. ( البته مکارم شیرازی تکذیب کرد که چنین حکمی داده است .)


جمهوری اسلامی همه خطوط را می‌شکند تا در مقام شکنجه و اعدام و و بی عدالتی در جهان رتبه‌ای کسب کند که هیچ کس را در دنیای امروز یارای رقابت با او نیست؛ تبریک به رهبرانش! این خون تشنگی بی استدلال، این سبوعیت بی منطق نظیر ندارد. زمانی که آرش رحمانی‌پور و محمد علی زمانی را بی‌گناه کشتند، گفتند که آن‌ها را به جرم دست داشتن در حوادث پس از انتخابات کشته‌اند. ادعایی که دروغ بودنش از روز بر همگان روشن‌تر بود.


دیری نگذشت که جواد لاریجانی، در مقام نماینده قوه قضاییه به فرنگ رفت و آن‌جا به صراحت گفت که اعدام این دو تن ربطی به حوادث پس از انتخابات ندارد. معلوم شد مهم کشتن بوده است نه دلیل کشتن. معلوم شد کشتن این‌ها برای رفع عطش خون تشنگی رهبران متکبر بوده است و نه برای جلوگیری از این یا آن حادثه. معلوم شد حکم به اصطلاح دادگاه برای خود آقایان هم مضحکه‌ای بیش نیست.

اگر امروز جمهوری اسلامی می‌خواهد با ما آن کند که اسراییل با فلسطینیان نکرد، پس باید منتظر باشد که ما هم با او چنان کنیم که فلسطینیان با اسراییلیان نکرده‌اند.


به امید آن روز.







_________________________________________

پ . ن -  پست بالا روازروی میلی که یکی از دوستانم برام ارسال کرده بود گذاشتم .

به امید پیروزی حق بر باطل


در حقم حق ناشـناسي ميكني



درحقوقم ناسپاسي ميكني



خويشتن را جانشين ذات حق



كردي وكارقياسي ميكني



با سيا ست بازي دين و نماز



عشق را حتي سياسي ميكني



كوي دانشگاه ، ‌اعدام وترور



با جنايت ديپلماسي ميكني



هرقدم جاسوسي ازنااهل ها



پاسدارهمكلاسي ميكني



دست بردي توي جيب ما وبا



فقرمردم خوش لباسي ميكني



دزد ناموسي وبا پيغمبري



نقض قانون اساسي ميكني